ای کاش ، ای کاش ...
فهمیدم درس تازه از خدمت سربازی آمده بودم . اعتماد به نفسم بدجوری به هم ریخته بود . حوصله مطالعه نداشتم در حالی که میخواستم به هر قیمتی شده درس را ادامه دهم تا اینکه با جی5 آشنا شدم یکه چیز را میخواهم بگویم ، ای کاش ای کاش قبل از سربازی با آن آشنا شده بودم چون مطمئن هستم بجای سربازی الان دانشجو بودم علت این همه قاطعیتم این است که اخیراً در یک آزمون کامپیوتر که یک موسسه برگزار می کرد چهار نفر آقا و سه نفر خانم از میان حدود 80 نفر داوطلب انتخاب می کرد . منی که تازه سربازی را تمام کرده و دو سه هفته ای بیشتر نبود که با جی5 کار میکردم جزو نفرات انتخابی بودم . حالا واقعاً اعتماد به نفسم به شدت بالا رفته و دائماً می خندم و از درس خواندن لذت می برم در یک کلام بگویم حالا تازه خواندن یعنی چه !
سعید توسلی ( دیپلمه )
عجب شانسی ! عجب شانسی !
شاید همه از اثرات عجیب جی5 بگویند ولی نحوه آشنایی من با جی5 به همان اندازه اثراتش غیر منتظره و جالب بود اواخر اسفند ماه بود که برادرم با یک مجله موفقیت به خانه آمد و گفت اینرا درفلان جا پیدا کردم دیدم نو است آوردم اگر می خواهی بخوان خیلی اتفاقی صحفه ای را باز کردم دقیقاً آگهی شما آمد جذب آن شدم چون کنکوری بودم و احساس کردم راه جدیدی در این آگهی پیشنهاد شده با دقت خواندم یک بار دو بار حقیقتش را بخواهید به دلم نشست تلفن را برداشتم و سفارش یکی را دادم . بگذریم که آخر سال بود و سر شما شلوغ بود و چند روزی مرا در انتظار گذاشتید به هر حال عید امسال بود که بطور جدی شروع به استفاده از آن کردم . حالا انسجام ، نظم ، آرامش ، و برنامه ریزی را بخوبی در یادگیری ام احساس می کردم خیلی جالب است بدانید من عملاً ساعتهای مطالعه مفیدم از پنج الی شش ساعت در روز تجاوز نمی کرد تفریحم را می کردم تلویزیونم را می دیدم و مهمتر از همه هیچ کلاس کنکوری را نرفتم ولی برای لحظه ای هم از جی5ام جدا نمی شدم می دانید نتیجه چه شد ؟ امسال با رتبه 1400 کشوری و 1300 منطقه ای به رشته مورد علاقه ام یعنی زیست مولکولی دست یافتم و حالا هم که به دانشگاه آمده ام کیفم مملو از فیشهای واحد های دانشگاهیم است و از همین حالا احساس می کنم آنچه یاد می گیرم به یک سرمایه تبدیل می شود ، نکته جالب دیگر این است که آشنایم به جی5 از طریق مجله موفقیت بود حالا بدون استثناء خوانننده تمام شماره های مجله موفقیت شده ام به همین خاطر از مجله مفقیت که مرا با جی5 آشنا کرد . واز جی5 به خاطر اثراتی که درمن گذاشت و اعتماد مرا به مجله جلب کرد تا به یک خواننده پروپا قرص تبدیل شوم و اثرات آنرا در زندگی خود ببینم ، متشکرم . عجب شانسی ، عجب تصادفی !
خانم صالتحی نیا ( دانشجوی زیست مولکولی )
مصاحبه (( اردیبهشت 1381 ))
جناب مالکی ؛ قبل از هر چیز بفرمایید استقبال از برگه برنامه ریزی هفتگی یا جدول بهان چگونه بوده است ؟
- عالی ! من هم به دست اندرکاران مجله موفقیت و هم به خوانندگان عزیز آن داشتن چنین روحیه موفقیت طلبی را تبریک می گویم .
آیا برای ماه آینده هم برگه برنامه ریزی رایگان را در اختیار خوانندگان عزیز می گذارید ؟
- البته ! باعث افتخار است ، کسانی که از « جی – 5 » استفاده می کنند ، تاکید می کنند که جدول بهان به همان اندازه برنامه ریزی زندگیشان موثر بوده ایت که « جی – 5 » بوده است و این دقیقاً در راستای رسالت موسسه ما که « افزایش عمق زندگی خودمان و دیگران » است قرار دارد .
منظورتان از رسالت موسسه چیست ؟
- ببنید ! هر کسی و حتی هر موسسه یک « قطب نما » لازم دارد که در شرایط مختلف زندگی مسیر را به درستی به او نشان بدهد حتی وقتی همه جا تاریک است ، در شرایط عادی همه از حرکت باز می مانند و نا امید می شوند ، ولی کسی که قطب نما دارد کافی است مختصر نوری به آن بتابد تا او جهت خود را به طرف هدف پیش ببرد .
منظورتان هدف داشتن است ؟
- چیزی فراتر از آن . در تاریکی وشرایط سخت شما دیگر هدف را نمی بینید و نیاز دارید به یک چیزی مثل رادار و قطب نما که جهت حرکت به سوی هدف را مشخص نمایید .
فرق رسالت با هدف چیست ؟
- قطب نما مسیر را مشخص می کند و زمان و مقدار ندارد ولی هدف هم زمان دارد و هم مقدار .
لطفاً یک مثال واضحتر در مورد موسسه خودتان بزنید ؟
- البته ! مثلاً یک هدف بزرگ ما در سال 81 آن است « جی – 5 » حداقـل در هر خانواده ایرانی باشد ، بنابراین « مقدار » آن می شود 7-6 میلیون و « زمان » آن می شود یکسال . ولی قطب نمای ما در نحوه انجام آن و در جهت درست حرکت کردن ما را کمک می کند .
برای من هنوز هم مبهم است ! نقش «جهت مسیر » در این جا چیست ؟
- اجازه دهید از همین جا شروع کنم ، ما می توانیم در صفحه ای که برای « شناسایئ جی – 5 » از مجله موفقیت در اختیار گرفته ایم صرفاً به تبلیغ مزایای آن بپردازیم ، ولی می بینید که همین حالا درباره هدف گذاری و رسالت زندگی بحث می کنیم و یا « برگه برنامه ریزی هفتگی » را به رایگان هدیه می دهیم و یا اصلاً گسترش جی – 5 را به این خاطر هدف فرار داده ایم که به عمق زندگی کمک می کند ، یعنی هم هدفمان و هم نحوه حرکتمان به طرف هدف به « رسالت زندگیمان » پیوند خورده است .
خوب چه خبر تازه ای از « جی – 5 » ؟
- یک خبر خوب ! امسال درنمایشگاه بین المللی کتاب شرکت کرده ایم و این فرصت خوبی است تا با خوانندگان عزیز نشریه از نزدیک آشنا شویم ، خیلی مطمئن هستم که آنجا خوانندگان عزیز را ملاقات خواهیم کرد چون مطمئن هستم همه اهل مطالعه و کتاب هستند .
نمایشگاه کی برگزار می شود وغرفه شما کجای نمایشگاه است ؟
- از 10 تا 20 اردیبهشت ماه . تا به این لحظه هنوز مشخص نیست ، ولی در مجاور غرفه ساناز و سانیا است .
شما خودتان داخل غرفه هستید ؟
- البته ! سعی خواهم کرد تمام وقت باشم تا حتی لذت آشنایی یک نفر از خوانندگان عزیز را هم از دست ندهم .
در نمایشگاه برنامه خاص دیگری هم دارید ؟
- بله . برای مثال یک سمینار در رابطه با « جی – 5 » برگزار می شود که خوشحال می شوم شما را هم در آنجا ببینیم . ولی یک مشکل وجود دارد و آن اینکه تا این لحظه زمان دقیق آن مشخص نیست . بنابراین در ایام نمایشگاه یعنی بین 10 تا 20 اردیبهشت می توانید با دفتر مرکزی در کرج تماس بگیرید و از تاریخ دقیق آن با خبر شوید .
آیا خاطره ای از نمایشگاههای قبل دارید ؟
- البته ! چیزی که برای من در نمایشگاه گذشته جالب بود ، موفقیت خانمی بود که توانسته بود با « جی – 5 » امتیاز خود را در درس ادبیات از 40% به 100% و زبان از 30% به 90% برساند ، در حالی که « جی – 5 » را در نمایشگاه یعنی 20 اردیبهشت از ما گرفته بودند ، البته در شماره قبل من به اشتباه دانشگاه ایشان را خواجه نصیر معرفی کردم که صحیح آن دانشگاه مقدس اردبیلی است .
یعنی هنوز هم برای کنکوریها امید هست که از « جی – 5 » استفاده کنند ؟
- البته ! آن هم خیلی .
یک پیام !
- حتماً در نمایشگاه کتاب شرکت کنید و حتماً سری هم به ما بزنید .
آقای مالکی این که شد دو پیام !
- زیاد سخت نگیرید ، این پیام هم مثل کیم دوقلو است ، هر دویشان به هم چسبیده اند !
جوان مودبیه ، خیلی کم حرف ، تا ازش نخواهی حرف نمیزنه ، آشناییمون با جی5 شروع شد . خودش میگه جی5 براش سرنوشت ساز بوده ، وقتی دیپلم میگیره با اینکه برای قبولی دانشگاه سنگ تموم میزاره و بقول خودش ، خودشو میکشه ولی نتیجه نمیگیره و مجبور میشه بره سربازی ، توی سربازی با جی5 آشنا میشه اولش فکر میکنه جی5 فقط برای زبانه چون خیلی به انگلیسی علاقه داره یکی میخره و کنار سربازی شروع میکنه به یادگیری زبان اونقدر از نتیجه ای که بدست میاره به شوق میاد که شروع میکنه از جی5 در دروس کنکور هم استفاده کردن . اونایی که سربازی رفتن میدونن حتی اگر توی بهشت هم سربازی کنی ، سربازی سربازیه ، ولی اون به گفته خودش با جی5 سربازیشو بهشت کرده بود و بعد از ده ماه خدمت در دانشگاه آن هم رشته مورد علاقه اش یعنی مدیریت صنایع قبول میشه ، این موضوع بر میگرده به 4 سال پیش ، آن موقع که جی5 را خیلیها نمیشناختن ( نه که حالا همه میشناسن ! ) حالا که 4 سال گذشته او به « شاهکار » بزرگ هم کرده 20 هزار لغت انگلیسی را از حافظه ، اگر بدونید که یک انگلیسی زبان 4 تا 5 هزار لغت فعال در حافظه داره به عظمت این مقدار لغت پی می برید او پسر ساکتیست اما وقتی از جی5 حرف میزنه شور و شوق زیادی داره ، حالا پشت سر هم از جی5 میگه ، واقعاً حس میکنی با جی5 زندگی میکنه ، حال میکنه و لذت میبره . خودش میگه میدونم اگر برم سراغ جی5 ام دیگر زمان حالیم نیس دست کم یکی دوساعتی مشغولم ، شده از شب شروع کردم تا صبح مشغولم کرده . واقعاً لذت میبرم جی5 برام همه چیز بوده ، بازی ، لذت سیستم برنامه ریزی ، انسجام ، موفقیت ...
اینک گوشه ای از مصاحبه صمیمانه ما را با او که نزدیک به 3 ساعت به طول انجامید را می خوانید :
آقای معظمی چند ساله با جی5 آشنایید ؟
- 4 ساله
خب ، بیشتر بگو ، از جی5 چه نتایجی گرفته ای ؟
- بگو چه نتایجی نگرفته ایم ، تو سربازی دانشگاه قبول شدم ، الان 20 هزار لغت زبان حفظم . حالا بر خلاف قبل دانشگاه « حافظه ام » را قبول دارم ، اعتماد به نفسم بالا رفته ، احساس تسلط به وقت و زندگی میکنم ، با زهم میخواهید بگم ؟
نه رضا جان ، فقط کمی توضیح بده این نتایج را چطور بدست آوردی ؟ مثلاً قبولی کنکور یا همین 20 هزار لغت ؟
- ببینید ! ما ایرانیها وقتی میخواهیم به هدفی برسیم شروع میکنیم سخت تلاش کردن ، آنقدر به خودمان فشار می آوریم که یک مرتبه سرخورده میشیم ، جی5 اولین و بزرگترین لطفی را که به من کرده این بود که « درست یادگیری » را به من یاد داد بجای آنکه « زیاد تلاس کنم » ، « درست تلاش کنم » یعنی علمی درس بخوانم ، جی5 مثل ماشین برنامه ریزی مدرن به آدم میگه چطور ؟ چه وقت ؟ مطلبی را که یاد گرفته ای تکرار کنی که بهترین تکرار باشه کار آدم نظم میگیره ، آدم حس میکنه به همه چیز مسلطه .
همه چیز ؟
- بله همه چیز از تسلط وقت گرفته تا حتی تسلط بر بی حوصلگی
چطور ؟
- نمیدونم ولی جاذبه ای داره همینکه میشینی کنارش بی اختیار دستت به طرفش دراز میشه ، شروع میکنی ، هی ادامه میدی ، چند لحظه پیش حال هیچ کاری نداشتی ولی حالا داری کار مثبتی میکنی و لذت میبری ، باز هم ادامه میدی ، حالا دیگه نه تنها بیحوصله نیستی که حوصله ساعتها درس خواندن را هم داری ...
پروفسور تاج الدّینی ...
به همراه همسر خارجی اش آمده بود ، فارسی را هم با کمی وقفه حرف میزد ، بنظر می آمد از دیدن جی5 تعجب کرده است بالاخره لب به سخن گشود و گفت : شما هم از جی5 استفاده میکنید ؟ و ما هم که متوجه شده بودیم او باید ساکن آن طرف آبها باشد پرسیدیم ، چطور مگه ؟ و او ادامه داد : خیلی جالب است من تمام دروس دوران دانشگاهم را با جی5 خواندم و حتی زبان سوئیسی را با جی5 یاد گرفتم . وقتی که متوجه شدیم حتماً مقیم سوئیس است از ایشان پرسیدیم شغلشان چیست ؟ گفت : من استاد رشته مدیریت در دانشگاه زوریخ هستم حالا دیگر ماجرا برای ما جالبتر شده بود . بنابراین پرسیدیم چند سال میشود از جی5 استفاده میکنید ؟ جواب داد : از وقتی وارد سوئیس شدم در همان آغاز با جی5 آشنا شدم و زبان را با آن یاد گرفتم و احساس کردم روش و وسیله بسیار مناسبی است بنابراین از آن برای تمام دروس دانشگاهم استفاده کردم بطوریکه همیشه جزو نفرات اول دانشگاه بودم و حالا هم هنوز با آنکه تدریس میکنم از آن استفاده میکنم .
از او پرسیدم برای چه مطالبی از جی5 استفاده میکنید ؟ گفت : برای همه چیز ؛ برای مثال قرار است برای گذراندن دوره « فوق دکترا » به انگلستان بروم باز هم کماکان محور اصلی مطالعاتم را روی جی5 تنظیم کرده ام . در همین حین خانم سوئیسی ایشان هم وارد بحث شدند البته به زبانی که ما متوجه نشدیم با پروفسور شروع به صحبت کردند و پروفسور تاج الدینی هم ترجمه آنرا چنین برای ما بیان کردند : خانمم می گوید ، جی5 در سیستم آموزشی سوئیس جای بسیار ویژه ای دارد بطوریکه در همان دوران کودکی بچه هایمان را با جی5 آشنا میکنیم ، در همان لحظات به یاد دوستی افتادم که می گفت در جایی در حال تماشای یک گزارش تحقیقاتی در تلویزیون خودمان بوده است که در آن دخترها را از پسرها در یک مدرسه اتریشی جدا کرده بودند تا ببینند راندمان یادگیریشان چه تغییری میکند و او در همان حال دیده بود که بچه ها دارند جعبه های جی5 را از کیفهایشان درمی آورند از این همه تأیید حسابی به ذوق آمده بودیم بنابراین از پروفسور تاج الدینی وخانمشان خواهش کردیم که تلفن و E-mail خود را به ما بدهند تا بعداً با آنها تماس بگیریم و یک مصاحبه مفصل در این رابطه با آنها انجام دهیم ، او هم با لبخند پذیرفت و اظهار داشت احساس میکند با این کار کمکی به وطن خود خواهد کرد چرا که می داند جی5 چه اثراتی دارد و بعد یک عدد جی5 بعنوان هدیه برای یکی از آشنایانشان خرید و رفت .
ما بعد از چندی با ایشان در سوئیس تماس گرفتیم و مصاحبه مفصلی برقرار کردیم که در آینده نزدیک خواهید خواند .
مصاحبه (( دی ماه 1382 ))
جناب مالکی ، اگر موافق باشید می خواهیم کمی هم راجع به جی – 5 از زبان شما مطالب جدید بشنویم ، موافقید ؟
- البته که موافقم چون جی – 5 را مثل کسی که فرزندی را بزرگ و بدان عشق می ورزد دوست دارم و این هفت سالی را که صرف رشد و تکامل آن کرده ام جزء بهترین سالهای عمر خود می دانم .
هفت سال ؟! یعنی شما الان هفت سال است که روی جی – 5 کار می کنید ؟
- بله ، نکته جالبی را که می توانم بگویم این است که بعید می دانم حتی یک روز ، حتی یک روز تعطیل گذشته باشد و من کلامی و یا اندیشه ای در رابطه با جی – 5 نداشته باشم بنابراین می توانم با قاطعیت بگویم که اگر هر اندیشه ای که در رابطه با جی – 5 داشته ام اگر یک قطره آب بود ، از جمع قطرات آن در این هفت سال یک دریاچه و یا حداقل یک برکه بزرگ آب حاصل آمده بود .
خوب ، خودتان علت این تداوم و پیگیری را چه می دانید ؟
- اجازه بدهید قبل از آنکه علت خاصی را توضیح دهم بک نکته از یک دانشمند خاطرم رسید که فکر می کنم برای دوستان جوانم الهام بخش باشد . وی می گوید : همه مرا نابغه میدانند ولی من خودم را یک فرد عادی می بینم ولی یک فرق بزرگ با دیگران دارم و آن این است که وقتی یک مسئله در ذهنم جای می گیرد دیگر شبانه روز و در هر شرایطی به آن می اندیشم و در خواب و در بیداری ، در کار و در تفریح و تا آن را حل نکنم آنرا رها نمی کنم بنابراین من فکر می کنم این خیلی مهم باشد که ما بر روی چیزی متمرکز شویم و از پراکنده سازی خود را رها سازیم من علیرغم فراز و نشیب های بزرگ همواره چون به سرنوشت ساز بودن جی – 5 ایمان داشته ام کار را رها نکرده ام و تا نهادینه شدن کامل آن یعنی اینکه هر خانواده ایرانی حداقل یک جی – 5 داشته باشد به کمک تمامی دوستان و همکاران تلاش خواهیم کرد . البته در این راه نگرانیهایی هم دارم .
چه نگرانی ؟ !
- راستش همیشه با خودم می گفتم چرا کلاسهای حافظه و کلاسهایی از این دست ، بعد از یک استقبال اولیه رو به خاموشی می گذرد ؟ تا وقتی خودم درگیر کار جی – 5 نشده بودم جوابهای قانع کننده نداشتم ولی بعد از آن متوجه شدم بزرگترین علت شکست را باید در خود متولیان امر جستجو کرد .
منظورتان چیست ؟
- ببنید ! من از همین جی – 5 خودمان شروع می کنم الان چندین موسسه تحت نامهای دیگر فکر افزار جی – 5 را تولید می کنند و حتی یکی از مؤسسات بزرگ کنکور نیز اقدام کرده است ولی چیزی که مرا به شدت نگران کرده همین است که متأسفانه این مؤسسات در مقام متولی آن احساس مسئولیتی را که باید بکنند نمی کنند و ترس اینکه این روش هم مثل روشهای دیگر تقویت حافظه بخاطر بد ارائه شدن ، بد جا بیافتد و یک فرصت طلایی که می تواند آموزش و پرورش ما را و زندگی یادگیری دانش آموزان و دانشجویان رامتحول کند دچار خدشه شود .
ولی جناب مالکی ، من فکر می کنم با وجود متولی با پشتکاری مثل شما ان شاءالله این روش تثبیت خواهد شد آنهم به صورت صحیح ، حال اگر موافقید برای آنکه حال و هوای بحث عوض شود از شما بخواهم یک نکته ی کاربردی برای بهره وری از مطالعه بعنوان هدیه به خوانندگان عزیز بدهید .
- به چشم فکر می کنم اگر نحوه ی تمرکز حواس را در وقتی که در حال مطالعه هستیم و دائماً حواسمان به رویاها می رود ، داشته باشیم جالب باشد .
البته عدم تمرکز حواس مشکلی است که همه ی ما کم و بیش دچار آن هستیم مثلاً خود من خیلی از مواقع کتاب را باز می کنم وهمین که چند جمله می خوانم تمام مشکلات جلویم رژه می روند و یک مرتبه نگاه میکنم می بینم نیم ساعت گذشته است . هر کس نداند فکر می کند چقدر آدم اهل مطالعه ای هستم ولی خودم می دانم چقدر از وقتم به رویا ویا فکر کردن به مشکلات می گذرد بنابراین این تکنیک شما به درد هر کس نخورد به درد من که می خورد پس پیشاپیش از این هدیه ی معنوی شما متشکرم !
- خوب ، اجازه دهید به تکنیک بپردازیم ،همانطور که گفتید ما خیلی وقتها کتاب را باز می کنیم و ژست افراد در حال مطالعه را می گیریم ولی با آنکه به کتاب خیره شده ایم ، حواسمان جای دیگر است شاید به فکر نامه ای ! کلامی ! نمی دانم شاید گرفتاری دیگری ! یک مرتبه می بینیم یک ساعت گذشته و هنوز بیش از چند سطر مطالعه نکرده ایم ولی عملاً به زحمت یک ساعت آن مطالعه واقعی باشد اما راه حل چیست ؟ خیلی ساده است تنها چیزی که لازم دارد یک ساعت رومیزی است که اگر زنگدار باشد بهتر است خوب حالا چطور می خواهیم به جنگ عدم تمرکز برویم . برای شروع ساعت را نگاه می کنی بعد شروع به مطالعه کرده آنقدر ادامه می دهیم تا وقتی که احساس کنیم حواس دارد می رود آنجا که نباید برود مثلاً دنبال نامه ! حالا به ساعت نگاه می کنیم می بینیم مثلاً پنج دقیقه مطالعه کرده ایم و حالا مرغ حواسمان هوس پرکشیدن کرده است به این عدد یعنی 5 دقیقه حواس پایه می گویند .
جناب مالکی بدست آوردن این حس پایه به چه درد می خورد ؟ به عبارتی چه نقشی در بهبود تمرکز دارد ؟
- خوب این عدد 5 دقیقه تمرکز حواس پایه ی اولیه ی شماست ، حال با ترفندی می توانید آنرا به یک ساعت ونیم افزایش دهید یعنی تمرکز حواس پایه خود را به نود دقیقه افزایش دهید .
خوب این ترفند طلایی چیست ؟
- نکته ی مهم این ترفند این است که طبیعت بشر به گونه ای است که اگر کاری را علیرغم میلش نیمه کاره رها کند عطش او برای انجام آن کار بیشتر می شود حالا از این خاصیت استفاده کرده و شخصی را که بیش از دو و نیم دقیقه تمرکز حواس نداشته است به یک و نیم ساعت مطالعه ی بدون کوچکترین حواس پرتی موفق سازند .
- برای این منظور شما باید زیر تمرکز حواس پایه ی خود مطالعه کنید مثلاً اگر تمرکز شما 5 دقیقه است برای 4 دقیقه مطالعه کنید و علیرغم اینکه می توانید ادامه دهید مطالعه را قطع کنید و استراحت کوتاهی در حد چند دقیقه قدم زدن و یا گاز زدن یک میوه درسر یخچال انجام دهید و دوباره 4 دقیقه مطالعه و ادامه همین منوال .
خوب بالاخره چه ؟
- چند بار که این کار را انجام دادید کم کم تمایل پیدا می کنید بیشتر مطالعه کنید و به اصطلاح حرستان در می آید این وضعیت یک پیام دارد و اینکه حالا شما یک تمرکز حواس پایه جدید که مثلاً 8 دقیقه باشد دست یافته اید اگر این کار را باز هم با تمرکز حواس پایه ی جدید کماکان ادامه دهید می توانید تمرکز حواس پایه ی خود را حتی به یک ساعت ونیم تا دو ساعت افزایش دهید .
جالب بود ، از شما متشکریم !