سال های دبیرستان بود و من هم شاگرد درس خوان! ولی همیشه یک اضطراب

جی5 یک ناشناخته

موفقیت خانوادگی

حسین مرادی (فوق لیسانس مدیریت) و سهیلا لهراسبی (لیسانس مترجمی زبان)

آقای مرادی: من قبل از اینکه با سهیلا آشنا شوم با جی5 آشنا بودم و از حسن اتفاق او هم با جی5 کارمی کرد، ما هر دو دانشجوی رشته مترجمی بودیم، جی5 واقعاً نقش مؤثری در موفقیت من در کنکور فوق لیسانس داشت به طوری که تست های (بازاریابی) هشتاد درصد زدم و رتبه ششم علوم تحقیقات را کسب کردم حتی در درس تئوری های مدیریت نفر اول 72 درصد زده بود ولی من 80 درصد زدم و این موفقیت حاصل استفاده از جی5 بود این در حالی بود که من فقط 4 تا 5 ماه وقت داشتم حتی این موفقیت استادم را هم شگفت زده کرده بود.

خانم لهراسبی: بله، حسین واقعاً با جی5 توانست در آن وقت کم موفقیت قابل توجهی کسب کند و طوری شده که ما در کلاسهایی که زبان تدریس می کنیم همیشه جی5 را معرفی می کنیم برای نمونه در یک کلاس من یک دانش آموز دختر داشتم که خیلی شلوغ بود به او پیشنهاد دادم که از جی5 استفاده کند در ابتدا چنان به من نگاه می کرد که انگار اتفاق خاصی افتاده ولی وقتی اصرار مرا دید یکی خرید و با انکه (در نیم ترم) نمره نیاورده بود ولی در( پایان ترم) جزو نفرات اول بود.

آقای مرادی: من تا به حال حدود چهل تا جی5 برای دانش آموزانم خریده ام و حالا هر کدام که مرا می بینند عمیقاً از من تشکر می کنند.

خانم لهراسبی: من حالا با آنکه مثل سابق مطالعه نمی کنم ولی وقتی مثلاً وقتی در حال تماشای یک فیلم زبان اصلی هستم، اصطلاحات و لغات آن را می نویسم و در هر حال حتی در آشپزخانه یا پای تلویوزیون آنها را مرور می کنم. چندی پیش دایی دوستم که استاد دانشگاه کالیفرنیاست به اتفاق همسر آمریکایی اش به ایران آمده بود و برای موضوع تحقیقشان به خانه ما آمده بودند، دیدم جعبه جی5 حسابی توجهش را جلب کرده بود وقتی برایش توضیح دادم نشانه های تعجب در چشم های حیرت زده اش پیدا بود، به خصوص وقتی در مکالماتم از کلماتی استفاده کردم که حتی او که آمریکایی بود هم اولین بار بود که می شنید.

آقای مرادی: ببینید چه جالب است که مثلاً یک آمریکایی با شما فارسی حرف بزند و کلمه فارسی بگوید که شما آن را ندانید این واقعاً معجزه جی5 است.

"این تجربیات جالب من!"

16)خودکار قلمی بردار و بنویس،نترس بنویس

یک تجربه: سال های دبیرستان بود و من هم شاگرد درس خوان! ولی همیشه یک اضطراب از اینکه نمره کم بگیرم و معدلم خراب شود مرا آزار می داد یک روز تصمیم گرفتم بنویسم و هنگام نوشتن خودم را آدم پخته و با تجربه در نظر گرفتم که دیگری را راهنمایی می کند چون اضطراب و نگرانی تقریباً همیشه بود این نوشتن هم همیشه انجام می شد تا اینکه کم کم به یک عادت تبدیل شد و بعد از آن احساس کردم چه راحت هر چه در ذهن دارم می توانم روی کاغذ منتقل کنم و البته فکر می کنم همین نوشته هایی را که الآن در حال مطالعه آن هستید مدیون مهارت نوشتنی است که آن زمان از نوشته هایی که شاید کاربرد چندانی نداشتند حاصل شده است، پس شما هم بنویسید هر چه دوست دارید بدون تشریفات.

17)واکس کفشهایت را فراموش نکن!

یک تجربه: من همیشه سعی کرده ام حواسم به اتو لباسهایم باشد که آراسته به نظر آید ولی توجه چندانی به اینکه کفش هایم برق بزنند نداشتم تا اینکه می دیدم بعضی خانم ها اگر نه در نگاه اول بلکه در نگاه دوم بلافاصله چشمانشان به طرف کفشهایم که از سر بی توجهی غبارآلود بودند حرکت می کرد به همین دلیل حواسم را جمع کردم و حالا شما همیشه مرا با کفشهای براق می بینید! آن طور که از خانم ها شنیده ام کفش واکس خورده نشانه نظم و انضباط و پاکیزگی است و البته نشانه خوش سلیقگی!

18)اگر با مشکلی مواجه هستی که مغزت کار نمی کند و هیچ راه حلی به نظرت نمی رسد حتماً خودکار و قلمی بردار و تا می توانی سوالاتی بپرس که با کلمات"چطور" شروع می شوند.

یک تجربه: من به جرأت می توانم بگویم این شیوه که من آن را "بمباران سؤالات"می نامم نقش زیادی در حل مسائل من داشته مشکلاتی را که به هیچ وجه قابل حل به نظر نمی رسیدند، حالا هم هر وقت به مشکلی برمی خورم که فکر می کنم راه حلی ندارد بلافاصله خودکار را برمیدارم و شروع به نوشتن می کنم گاهی شده است که از مرز صد سئوال هم تجاوز کرده ام و بعد برمی گردم و به تک تک آنها جواب می دهم، آنگاه واقعاً تسلط عجیبی به آن مشکل مبهم پیدا می کنم، امتحان کنید!